سلام بچه ها برگشتم بعد یه هفته و الان دارم با بیشترین شوقی
که میشه فکرشو کرد می تایپم.
دلم خیلی واسش تنگ شده بود. وبلاگمو میگم.قبلا فکر کنم
گفته بودم. این یه هفته رو رفته بودیم مشهد واسه همتون دع
ا کردم راست میگم به خدا.
دیشب برگشتیم. پروازمون یه ساعت تاخیر داشت واسه همین
شب هم یه ساعت دیر تر رسیدیم. با این حال به فکرمون بودن
یعنی هم خالم هم مامان بزرگم زنگ زدن گفتن شام بریم
خونشون. ولی چونکه مامانبزرگم زود تر زنگ زده بود رفتیم
خونه ی اونا.
دیشب خوش گذشت
به قول قدیمیا به دلم افتاده امسال سال خوبیه
و به قول لهراسبی:
به دلم افتاده تعبیر خواب من میشی یکی از این روزا پامو به
رویات می کشی اییییییی......
- ۹۱/۰۱/۱۰