نــگآره های بـهارنـآرنجــی(بلدر بلاگ سابق)

پاییزم، با رنگ و بوی بهار
نــگآره های بـهارنـآرنجــی(بلدر بلاگ سابق)

خدایا تا اینجا قلبم را نگاهداشتی
زین پس محکم تر نگهش دار....


وَ اَن لَیسَ لِلانسانَ الّا مَا سَعی

و اَنّ سعیهُ سوف یُرَی

نجم/29.30


نویسندگان

۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۱ ثبت شده است

وایییییییییییییییییییییییییی

سلام چطورید دوستای خوبم

 

اومدم اینو بگم و برم دیگه کم کم  داره تموم میشه دیروز رفتیم

 

 وخونمونو دیدممژه

 

ذوق زده ام در حد یه بچه ای که واسش ماشین خریدن مثلاابله

 

زودی میام نگرانم نباشید فرشته

 

دوستتون دارم  فعلا بایبای بای

بله.....

همونطور که در جریانید

تا اخر این هفته ما مهاجرت میکنیم

پس به اطلاعتون میرسونم که به رغم میل باطنی شاید تا آخر این ماه کم سر بزنم ولی نگران نشید زود برگردم

این مدتی هم که نیستم به خاطر اینه که شاید کامپیوترم وصل نباشه

به هر حال دوستتون دارم و فعلا بای

من و یه عالمه ناباوری

همیشه وقتی در آستانه ی انجام دادن یه کار مهم قرار میگیرم ،

حتی اگه از ماه قبلش

یا حتی از یک سال قبلش هم شروع کرده باشم به آماده کردن مقدمات اون کار مهم،

وقتی به موعدش نزدیک میشم کم کم یه حالاتی بهم دست

میده مثلا احساس میکنم باورم نمیشه که چند وقت دیگه اون

 کار مهم انجام میشه و زندگی تغییر میکنه.

 

حالا اینا رو گفتم که یه خبر مهم رو به اطلاع دوستام برسونم:

 

الان که 1 شهریوره و 19 روز دیگه تا بیستم مونده من و خونوادم

 در شُرُف مهاجرت به یه شهر دیگه هستیم و الان هم در حال

 انجام دادن کارهای مربوط به مهاجرتیم و من الان همین حس

بهم دست داده یعنی باورم نمیشه فقط 19 روز دیگه قراره

تو ...... زندگی جدیدی داشته باشم قراره  توی یه مدرسه ی

جدید درس بخونم، قراره با آدمای جدیدی آشنا بشم 19 روز دیگه

همه چی واسه ی من نو میشه

و واقعا یه حس هایی دارم مثل ترس،اظطراب ولی بیشتر

ازهمه ذوق دارم ته دلم از شوق جیلیز و ویلیز میکنهابله

پ.ن: فکر میکردم که بابا خرده ریز الکی که ندارم زود جمع و

 جور میشه ولی دیروز که دقت کردم....چشمک