نــگآره های بـهارنـآرنجــی(بلدر بلاگ سابق)

پاییزم، با رنگ و بوی بهار
نــگآره های بـهارنـآرنجــی(بلدر بلاگ سابق)

خدایا تا اینجا قلبم را نگاهداشتی
زین پس محکم تر نگهش دار....


وَ اَن لَیسَ لِلانسانَ الّا مَا سَعی

و اَنّ سعیهُ سوف یُرَی

نجم/29.30


نویسندگان

Unknown

سلام بچه ها حالتون چطوره

ببخشید این مدت پست نذاشتم اخه نمیدونم چرا انگار دستام نمیتونست چیزی بنویسه

حالم زیاد خوب نیست سرما خوردم گلوم باد کرده. فین فین ابله

یه روزم نرفتم مدرسهاز خود راضی

اصلا معلوم نیست دارم چی میگم نه؟

این پستو جدی نگیرین فقط هدفم اظهار وجود بودنیشخند

فعلابای بای

Unknown

کمال آرامش.....

 

بیشتر از اونی که هیجان داشته باشم آرامش دارم

امتحانام....آه خدایا سه هفته امتحان...    بالاخره تمو م شد

دیگه داشتم می بریدم.... تو این سه هفته حتی اگه درس نمی خوندم هم فرقی نمیکرد باز طاقتم طاق میشد

ولی...

حالا که تموم شد

پس.

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

باید باااااااااااااااااااااااااازییییییییییییییییییییییییی

هیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

سلام! دارین منو؟

این منم ها!میدونستیدچشمک

بای بای

من الان شکل اون شکلک دومیم....

امتحانات پیش نوبتم تمام شد

امتحانات نوبت اولم هم فقط یه هفته ازشون مونده

یادم رفت بیام خبر بدم ببخشیدخجالت

واااااااااااااااااااااااااااای خدای من بالاخره تموم میشن

دوستتون دارم زیاد    خدا کنه خوشتون بیاد(تیریپ عمو مهربونابله)

بهر حال دو ماه بعدی بازم با پر حرفیام سرتونو درد میارم خدا نکنه البتهگاوچران

منتظر باشید

فتو بلاگ

از فتو بلاگم دیدن فرمایید

آدرس: پروفایل/ فتو بلاگ

ممنووووووووووووووونم

سلام

سلام بچه ها حالتون چطوره خوبین؟ دلم براتون تنگ شده

من امتحانات پیش نوبتم شروع شده

برام دعا کنید

دوستتون دارمماچ

Unknown

سلام سلام سلام دوستای خوب خوبم

از اینکه این مدت بهم حتی یه نظر هم ندادید اصلا ازتون ناراحت نیستم چون میدونم شما هم بالاخره مشغله های خودتونو دارید.

 الان که دارم اینا رو مینویسم تپش قلب دارم

آخه دلم خیلی براتون تنگ شده خیلی خیلی خیلی

این دو ماه به غیر از اینکه وقت نکردم به وبم، به دوستام و کلا به اینترنت سر بزنم این بود که توی این مدرسه ی جدیدم واقعا ما رو وادار میکنن که سخت درس بخونیم و مسلما من دوست ندارن جز دانش آموزای تنبل کلاس باشم

2 ماه گذشته. هنوز دوست صمیمی خاصی ندارم ولی یه عالمه دوست و همکلاسی خوب دارم که با اینکه همش بهشون چسبیده نیستم ولی دوستم دارن و دوستشون دارم

راستشو بخواین تا حالا فکر میکردم توی کلاس هیچکس دوستم نداره ولی حرفی رو که امروز یه نفر بهم زد باعث شد که این فکرو پرت کنم توی سطل آشغال. تا وارد کلاس شدم (اول صبح) بهم گفت:

سمانه معروف شدی ها!

-چرا؟

رو به بقیه گفت:دروغ میگم؟ باورکن.(رو به من) فقط 2ماهه اومدی تو این مدرسه و این کلاس ولی همه دوستت دارن

نه واقعا کسی هست که تو این کلاس از سمانه بدش بیاد؟ واقعا چقدر باید شخصیت ادم بزرگ باشه..

فقط بهش گفتم ممنون و نظر لطفته ولی توی دلم خیلی بیشتر ازش تشکر کردم که نظرمو نسبت به خودم که فکر میکردم تنهام عوض کرد

در ضمن اون کسی که این حرفو زد اولین کسی بود که وقتی روز اول مدرسه تو ی صف ایستادم اومد و با شوق و ذوق اسممو پرسید و پرسید که از کجا اومدم

آها راستی اون حرفم نا تموم موند: خواستم بگم مدرسه و درس اونقدر وقتمو گرفته که تو ین دوماه حتی وقت نکردم که 2 ساعت فقط دوساعت اندیشه کنم

اگر هم وقت آزاد داشته باشم اونقدر فکرم در گیره که نمیتونم فکر کنم

بگذریم

خیلی پر حرفی کردم

همه ی این حرفا از خیلی وقت پیش تو گلوم مونده بون

آخیششش گلوم خالی شد

خب حالا شما هم بهم نظر بدین و مثل اون دوستم بهم ثابت کنید که تو دنیای مجازی تنها نیشتم باجه؟

 

سلام

سلام بچه ها جونم ببخشید که دیر به دیر آپ میکنم واقعا وقت ندارم

الانم فقط اومدم ماه محرم رو به شماتسلیت و تعزیت عرض کنم

الان هم داریم تا روز دوشنبه میریم یه جایی که به اینترنت 

 دسترسی ندارم

به هر حال منتظرم باشید و فراموشم نکنید

منم به همتون سر میزنم ولی شاید نظر نذارم

یه وقت نارحت نشید ها؟

 باشه؟

شمارو ببه خدا میسپارم و براتون  آرزوی حس های قشنگ و

 خایی رو دارم وقتی که تو شبای سد محرم اشکی از گوشه ی

 چشمتون فرو میریزه...

خداحافظ همتون

 

سلااااااااااااااااااام

سلام بچه ها جونم حالتون چطوره دلم (خیلی)به توان

500 براتون تنگ شده بود

 

خلاصه بگم ما از روز قبل از اول مدرسه دیگه ساکن شدیم و الان

 یه ماه است که اینجاییم

خیلی خوبه عالیه

مدرسه هم همینطور از نظر درسی تلاشم خیلی زیاده و

 خستگیم زیاد تر از همین اول سال احساس میکنم اخر ساله که

 اینقدر درس دارم

ولی بچه ها یه چیزی بگم بین خودمون بمونه هنوز دوست

 خوبی پیدا نکردم

بعدا بیشتر باهاتون حرف میزنم فعلا بای

حداقل خوشحالم که اینجا یه عالمه دوست دارم{#emotions_dlg.e11}

وایییییییییییییییییییییییییی

سلام چطورید دوستای خوبم

 

اومدم اینو بگم و برم دیگه کم کم  داره تموم میشه دیروز رفتیم

 

 وخونمونو دیدممژه

 

ذوق زده ام در حد یه بچه ای که واسش ماشین خریدن مثلاابله

 

زودی میام نگرانم نباشید فرشته

 

دوستتون دارم  فعلا بایبای بای

بله.....

همونطور که در جریانید

تا اخر این هفته ما مهاجرت میکنیم

پس به اطلاعتون میرسونم که به رغم میل باطنی شاید تا آخر این ماه کم سر بزنم ولی نگران نشید زود برگردم

این مدتی هم که نیستم به خاطر اینه که شاید کامپیوترم وصل نباشه

به هر حال دوستتون دارم و فعلا بای