نــگآره های بـهارنـآرنجــی(بلدر بلاگ سابق)

پاییزم، با رنگ و بوی بهار

نــگآره های بـهارنـآرنجــی(بلدر بلاگ سابق)

پاییزم، با رنگ و بوی بهار

نــگآره های بـهارنـآرنجــی(بلدر بلاگ سابق)

خدایا تا اینجا قلبم را نگاهداشتی
زین پس محکم تر نگهش دار....


وَ اَن لَیسَ لِلانسانَ الّا مَا سَعی

و اَنّ سعیهُ سوف یُرَی

نجم/29.30


بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان

اسم جدیییییییییید

  • دوشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۵۰ ب.ظ
  • بلدر نویس
  • ۳ نظر

بعد از مدتها کنکاش و تفکر...متفکر

این شماااا

و این عنوان جدید وبلاگ من:

اینطرفها آفتابی می شوم!

  • بلدر نویس

نظرات  (۳)

  • ۰۲ شهریور ۹۴ ، ۲۰:۳۰
  • blue
    • نخیر "بلدر" واااااااااس ماست...این آفتاب مال شماست :) شاید رفتم معماری!!! یا عمران یا...نمیدونم...آخه رشته خودم سخته توش رقابت هاش خنده دار...چهارتا پرمدعا توشند...اخه رشته های هنری هم اونا هم همش ظاهرشون فقط تغییر میدن و همش تو هم میلولند و دوود و سیگار و...گاهی ادم تشنست آب میخواد آب هم هست اما هرچه میخوری سیراب نمیشی ...ولی نگران نباش تا دوره دانشگاه ایران جای بدی نیست ...اخه امسال من نه بدرد اینجا میخورند :)) نه با شرایط که دارم رفتن خوبه اونجا بدون پووول بخوای بری فاند بگیری خیلی سخته...رقابت ها سخته برا همین میگم از الان شروع کن تا فشار کمتری بهت بیاد اره جواب میدم پستت رو اما الان نه مهر :)) درکل اوضاع بنظر خودم خرابه ...دعا کن بتونم تمومش کنم.. منم دعا میکنم اما نه برادرانه :)) پسرانه :D ببخشید تندتند نوشتم شایدم این شلکی باشی :  :)) http://cdn.coolmompicks.com/wp-content/uploads/2015/06/Messy-paint-fight-teens-My-Happy-Thoughts-.jpg
    پاسخ:
    از توصیفتون درباره ی رشته ی هنر تعجب کردم...خیلی مغرضانه بود...همه که اینطور نیستن..دانش آموزای الکترونیک مدرسه ما افتضاح ترین ها بودن..از هر نظری که فکرشو بکنین...ولی من بدی اونا رو به کل رشته الکترونیکا نسبت ندادم...منطقیش هم همینه...وگرنه که... منکه سر در نیاوردم...کووو تامهر؟؟بهر حال اگه رفتی واسه ماهم دعا کن.:| پسرانه فکرنکنم فایده ای داشته باشه..همون برادرانه دعا کن..:)) این بهتره...شبیه وقتایی که تو کارگاه چاپ با دستای رنگی دنبال هم میکردیم:d اینم تصویری که خودتون تو ذهن من ساختین: http://images.persianblog.ir/467473 hVRSmLkt.jpg
  • ۰۲ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۴۰
  • blue
    • یعنی تو همه نقاشی های پیکاسو و...دیدی ؟!!؟ چ جالب... یاد کی میندازتت؟ روی بال اون دختر ی سری گل داشت...انگار داشت به اطراف پرتش میکرد یا شایدم پرواز میکرد..صورتش هم حس سرما داشت...همش شبیه تو نبود..تو برعکس گرمی و پر شووور...ولی تو هم از درونت به بیرون انرژی داری و ...
    پاسخ:
    این نقاشی جز اونایی بود که هنوز ندیدم....خیلیای دیگه هم هست که هنوز... تفسیر قشنگی بود...پروازو...ولی پرواز به حس صورتش نمیومد...خوب شد شفاف سازی کردی..وگرنه فکر میکردم همچین آدمی به نظر میام...شبیه این: چقدر خوب...اگه واقعا اینطور باشه...چون یکی از چیزایی بوده که میخواستم باشم(انرژی رو میگم....بهرحال مرررسی نگفتین اگه شما مشهدی بودین..چند وقت یه بار میرفتین حرم؟؟
  • ۰۲ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۳۶
  • blue
    • نه ترخداااا من بلدر دوووست داشتم :(((((((( زووورت به همین حوض نقاشی ما رسید دیگه؟ بیاا ی وبلاگ دیگه بزن بنام بلدر...توشم پره بلدر... کجا میخوای ی ماه دگه میخوااام برم...زرنگی؟ من الان وسط مشقامم میام تو هم باید بیای :D خوب شاید چون هنوز بزرگ نشدی...فردا که بزرگتر میشی دندون طرفت هم میشمری جیبش و...چه نگاه زیبایی داری این روزااا...نه پول میفهمی چیه نه...ی جور عاطفه پیور پیور خالصی دختر... نه ببین نقاشی هم با قلم مینویسند...قلم هم وسیلست...نباید فکر کنی وسیله هنر رو تعریف میکنه...برعکس ابزار مهم نیست اون حس ک میخوای منتقل کنی یا حرفی ک با اون وسیله میخوای بیان کنی مهمه...مثلا ادم میتونه مستقیم از عشق بگه معمولا به ذوق میخوره اما مثلا وقتی ی پسر نشون میده در حال ازخودگذشتگی(معمولا پیش نمیاد اینروزا!!!) خوب آدم غیرمستقیم عشق رو میفهمه..یا مثلا محیط کلیسا یا مسجد ناخودآگاه یاد خدا میندازتت اینا همش استفاده از ابزارهاست...چ تجسمی و سه بعدی مثل معماری و مجسمه سازی و...چ نقاشی...بنظرم ادم باید بر اساس کاربری بهتر وسیلش انتخاب کنه ی وقت قلم نتیجه بهتر میده ی وقت کامپیوتر ی وقت گل و خاک و خشت...
    پاسخ:
    بلدر مااآآل منه...سرجاشه...ولی بعد از دوسه سال یه تنوع لازم داشتم...البته بازم گزینه های دیگه ای دارم که شاید جایگزین کردم..نمی دونم..فعلا اینو دوست دارم مشقای من با شما فرق داره...خودِ پارسالمو دیدم که میگم نمی تونم بیام...پارسال اولین سال تخصصیم بود..والبته نفس گیر..ولی امسال به خاطر دوستامم شده میام..تازه کلی فتوشاپ و اینا هم باید کار کنیم...خلاصه نشستن پای کامپوتر همانا و... من میخوام کارم خووووب باشه پس مجبورم خودمو محدود کنم..و مطمئنم شما درک می کنی:) برام (برادرانه) دعا کنین لطفا...اینروزا خییلی نیاز دارم:((( خُب خُب خُب....شما که از منم هنرمند تری...:)) ترشی نخوری یه چیزی میشی هااا خوشحالم شما این چیزا رو میدونی...هیچوقت نخواستین گرافیست بشین؟؟
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم